رسیدگی به اموال و دارایی‌های مسئولین

  • ۲۵ آبان ۱۳۹۸
  • 3
  • بدون دیدگاه
  • نویسنده: محمدرضا علیزاده
  • لینک کوتاه:

رسیدگی به اموال و دارایی‌های مسئولین/۱ اصل ۱۴۲ قانون اساسی لازم اما ناکافی یکی از مباحثی که همواره مورد توجه و کنجکاوی مردم بوده است، بحث میزان اموال و دارایی‌های مسئولین کشور و نحوه تحصیل این اموال بوده است. این […]

رسیدگی به اموال و دارایی‌های مسئولین

رسیدگی به اموال و دارایی‌های مسئولین/۱

اصل ۱۴۲ قانون اساسی لازم اما ناکافی

یکی از مباحثی که همواره مورد توجه و کنجکاوی مردم بوده است، بحث میزان اموال و دارایی‌های مسئولین کشور و نحوه تحصیل این اموال بوده است. این موضوع به جز جذابیت های رسانه ای، باب مهمی در مبارزه با فساد می گشاید و آن رسیدگی به اموال و داراییهای مسئولین پیش و پس از دوره تصدی مسئولیت است.

این نکته آنقدر مهم است که در قانون اساسی کشور به آن پرداخته شده است. در اصل ۱۴۲ آمده است: « دارایی‏ رهبر، رئیس‏ جمهور، معاونان‏ رئیس‏ جمهور، وزیران‏ و همسر و فرزندان‏ آنان‏ قبل‏ و بعد از خدمت‏، توسط رئیس‏ قوه‏ قضائیه‏ رسیدگی‏ می‏ شود که‏ بر خلاف‏ حق‏، افزایش‏ نیافته‏ باشد.»

اما با وجود چنین اصل مهمی در قانون اساسی، چرا در سال‌های گذشته شاهد افزایش‌های بی رویه در اموال و دارائی های برخی از مسئولین بوده ایم؟ چرا این اصل نتوانسته است، جلوی بسیاری از ویژه خواری ها و ثروت اندوزی های مسئولین را بگیرد.

سوالات فوق دو پاسخ روشن دارند:

۱) اصل ۱۴۲ قانون اساسی آن طور که باید اجرا نشده است. اجرای درست و دقیق این اصل نیازمند وجود شیوه نامه مفصلی است که علاوه بر مشخص کردن نحوه رسیدگی و الزام ارائه گزارش مسئول قوه قضائیه از رسیدگی به این قانون، عدم ارائه اطلاعات یا ارائه اطلاعات ناقض یا اشتباه و حتی کوتاهی در اجرای این قانون از سوی رئیس قوه قضائیه را جرم انگاری نماید، تا هیچ یک از مشمولین این قانون نتوانند از زیر بار ارائه فهرست اموال و دارائی خود شانه خالی کنند. اتفاقی که متاسفانه طی سال‌های پس از انقلاب به کرات شاهد آن بوده‌ایم. برای نمونه می‌توان به عدم ارائه فهرست اموال و دارائی دو تن از وزرای دولت یازدهم اشاره کرد که با وجود گذشت حدود ۳٫۵ سال از عمر دولت هنوز به این قانون تن نداده‌اند و متاسفانه باید گفت این دو وزیر همواره در مظان این اتهام خواهند بود که در این مدت اموالشان من غیر حق افزایش یافته است و برای رفع این اتهام باید در پیشگاه ملت پاسخگو باشند.

۲) با توسعه نظام اداری کشور و افزایش بیش از حد تعداد مدیران عالی رتبه و در معرض خطر فساد، دیگر این اصل پاسخگوی نیازهای کشور در مبارزه با فساد نیست. زیرا دامنه مشمولین این قانون بسیار کوچک و تعداد افراد در معرض فساد بسیار زیاد شده‌اند. برای نمونه میتوان به گزارش دیوان محاسبات در مورد بررسی فیش حقوقی مدیران اشاره نمود که در این بررسی دیوان محاسبات فیش حقوقی حدود ۹۳ هزار و ۴۶۰ مقام و مدیر را مورد بررسی قرار داد. جدای از ایرادات جدی وارده به نحوه رسیدگی به این موضوع، نکته‌ای که از خلال این گزارش مستفاد می‌شود، نظام اداری معیوب کشور است که در آن حدود ۹۳۵۰۰ مدیر عالی رتبه وجود دارد که امکان دریافت حقوق نجومی و فساد دارند. تجربیات سال‌های اخیر اثبات می‌کند که بیشتر فسادهای رخ داده در بدنه و مدیران میانی بوده است و معمولا مشمولین اصل ۱۴۲ شخصا فساد مالی گسترده‌ای نداشته‌اند.

با توجه به نکات فوق پر واضح است که اصل ۱۴۲ قانون اساسی به تنهایی پاسخگوی نیازهای نظارتی کشور نیست و باید قوانین دیگری به کمک این اصل بیایند.