نفع خودمان یا نفع مردم و جامعه؟

  • ۲۱ فروردین ۱۴۰۰
  • 4
  • بدون دیدگاه
  • نویسنده: شفافیت برای ایران
  • لینک کوتاه:

پس از تعریف تعارض منافع در حوزه حکمرانی پرسشی که به ذهن خطور می‌کند این است که چگونه می‌توان در موقعیت‌های مختلف، بین نفع به‌جا و نابه‌جا تمایز قائل شد؟ پاسخ به این سوال، یکی از اساسی‌ترین نکات برای سیاست‌گذاری […]

نفع خودمان یا نفع مردم و جامعه؟

پس از تعریف تعارض منافع در حوزه حکمرانی پرسشی که به ذهن خطور می‌کند این است که چگونه می‌توان در موقعیت‌های مختلف، بین نفع به‌جا و نابه‌جا تمایز قائل شد؟ پاسخ به این سوال، یکی از اساسی‌ترین نکات برای سیاست‌گذاری و مدیریت تعارض منافع در هر نظامی خواهد بود. ارزش‌ها، عرف، قوانین، فرهنگ و … دیگر عوامل، از مهم‌ترین مولفه‌های پاسخ به این پرسش می‌باشند. برای فهم بهتر، برخی از این شاخص‌ها بیان شده‌اند، اما محدود به این موارد نیستند:

  • نفع فردی در مقابل نفع جمعی: هرگاه نفع فردی در برابر نفع جمعی قرار بگیرد، نفع فردی به عنوان نفع ثانویه یا نابه‌جا خواهد بود. به عنوان مثال رعایت حقوق عامه مردم توسط یک مسئول دولتی از طریق شایسته‌سالاری یا در نظر گرفتن منافع یک نفر از اقوام مسئول دولتی برای انتصاب در یک مسئولیت.
  • نفع کوتاه‌مدت در برابر نفع بلندمدت: معمولاً نفع بلندمدت نفع به‌جا و نفع کوتاه‌مدت نفع نابه‌جا تلقی می‌شود.
  • مطابقت با قانون: مطابقت با قانون معیار خوبی برای شناسایی منافع به‌جا و نابه‌جا است.
  • مطابقت با عرف: یکی دیگر از معیارهای تشخیص نفع به‌جا از نفع نابه‌جا مطابقت با عرف و باور عمومی است.

 

مصادیقی از منافع نابه‌جا

در این قسمت برای شناخت بهتر منافعی که ممکن است مقام دولتی را در موقعیت تعارض منافع قرار دهد و در تصمیم‌گیری او اثر بگذارد، مثال‌هایی از موقعیت‌های مختلف بیان شده است که در فهم این موقعیت‌ها کمک شایانی خواهند کرد.

  1. نظام پرداخت حقوق یک شرکت دولتی بر اساس ساعات کاری است. یک فعالیت پروژه‌ای به یکی از کارمندان این شرکت محول شده است. این کارمند بین طولانی‌کردن بی‌مورد پروژه که موجب افزایش ساعت کاری، در نتیجه درآمد بیش‌تر او می‌شود و انجام کار با کیفیت زیاد و در زمان کم‌تر که منجر به کاهش ساعت کاری، در نتیجه کاهش درآمد او می‌شود، بر سر دو راهی انتخاب قرار گرفته است.
  2. وزیری که سال پایانی دوران وزارت خود را به سر می‌برد با توجه به این‌که پیش‌بینی می‌کند حزبی که به آن وابسته است، در انتخاب آتی ریاست جمهوری شانس کم‌تری برای پیروزی دارد و در نتیجه احتمال ادامه‌ی تصدی وزارت او کم است، از طرفی دیگر احتمال پیروزی حزبش در انتخابات کنگره را محتمل‌تر می‌داند، بر سر دو‌راهی انتخاب قرار دارد که اکنون از سِمَت وزارت استعفا دهد و برای کنگره کاندید شود تا در قدرت باقی‌ بماند یا این‌که به عهد خود با مردم، نمایندگان مجلس و رئیس‌جمهور پای‌بند بوده و وظیفه‌ی محول شده در جایگاه وزارت را تا انتها ادامه دهد.
  3. یک خبرنگار دولتی، از طریقی به اطلاعات خاص و اسرار نظامی کشور دسترسی پیدا کرده است. او بر سر یک دو‌راهی انتخاب قرار دارد که در فضای مجازی، برای اعتبار اجتماعی خود و افزایش دنبال‌کنندگان صفحات شخصی‌اش، این اطلاعات و اسرار نظامی را منتشر کند یا این‌که به تعهد اخلاقی در مورد عدم افشای این اسرار پای‌بند باشد.
  4. کارشناس سازمان هواشناسی به علت بی‌حوصلگی و راحت‌طلبی در یک روز خاص بین دو راهی انتخاب است که وظیفه‌ی محول شده به او که نگارش گزارش در مورد سامانه‌ی بارشی پیش‌رو است را با دقت لازم انجام دهد یا آن‌که به کلیات اکتفا کرده و این سامانه بارشی را بدون خطر خاصی در گزارش مطرح کند.
  5. یکی از دوستان قدیمی رئیس شعبه‌ی یک بانک دولتی به این بانک مراجعه کرده است و از او درخواست وام کلانی دارد. طبق قوانین بانک مرکزی مجوز این مبلغ وام وجود ندارد. از طرفی این دوست قدیمی، چند سال پیش در کوه‌نوردی جان رئیس شعبه‌ی فعلی بانک را نجات داده بود و از آن به بعد، ایشان، جان خود را مدیون این دوست قدیمی می‌دانست. حالا بر سر دوراهی است که این وام کلان را به او بدهد تا به طریقی جبران کار بزرگ او شود یا این‌که به قوانین بانک مرکزی پای‌بند باشد.

در مثال اول، منفعت نابه‌جا که موجب بروز تعارض منافع می‌شود، منفعتی مالی در واقع از جنس اقتصادی است. در مثال دوم آقای وزیر، منفعتی از جنس کسب قدرت و از نوع سیاسی در پیش‌رو دارد. در مثال سوم منفعتی از جنس شهرت و اعتبار اجتماعی برای خبرنگار وجود دارد. مثال چهارم در واقع منفعتی در میان است که ناشی از اهمال‌کاری کارشناس هواشناسی است به این معنا که پس از عدم انجام وظیفه منفعتی از جنس راحتی و آسایش به او خواهد رسید. در همه‌ی این موارد منافع نابه‌جا به خود فردی خواهد رسید که در موقعیت تعارض منافع قرار دارد، اما در مثال پنجم منفعت به دوست قدیمی آقای رئیس شعبه می‌رسد و از جنس امتیاز قائل‌شدن برای شخص دیگر است.

 

منبع: کتاب تعارض منافع در بخش عمومی